گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴

 

جان به لب تا نرسید از تو به کامی نرسید

تا نشد دل ز جفا خون به مقامی نرسید

آن که از دست غمت خون جگر نوش نکرد

از کف ساقی مقصود به جامی نرسید

کی شود محرم اسرار تجلی رخت

[...]

نسیمی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۸

 

بی رنج خمار، کس به جامی نرسید

بی محنت دهر، دل به کامی نرسید

حق سعی تو را وسیله رزق تو کرد

بی زحمت چاشت، کس به شامی نرسید

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۹

 

بی رنج سفر، کس به مقامی نرسید

بی درد طلب، مرد به کامی نرسید

تا زر نکشید زحمت بوته و گاز

از سکه خسروان به نامی نرسید

قدسی مشهدی
 

سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۳

 

اشعار سعیدا به نظامی نرسید

لطف سخنش به خاص و عامی نرسید

سرشار نشد ساغر او از معنی

تا قطرهٔ می ز جام جامی نرسید

سعیدا