×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۷
ساقی سرمست رندان می دهد جامی به من
وز لب او می رسد هر لحظه پیغامی به من
گاه زلفش می فشاند گاه بر رو می نهد
می نماید روز و شب صبحی و خوش شامی به من
منشی دیوان اعلی از قضا و از قدر
[...]
۸ بیت