گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹

 

ترک من می‌آیی و دلها به یغما می‌بری

روی پنهان می‌کنی، دل آشکارا می‌بری

دی دل من برده‌ای، امروز دین اکنون مرا

نیم جانی مانده است، آن نیز فردا می‌بری

آنچه گفتی: بود بالایش مرا ای دل منت

[...]

سلمان ساوجی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۷ - و برای او

 

ای که سقف آشیان را تا ثریا می‌بری

پایه دیوار هستی را به دریا می‌بری

خود ببین امروز تا آخر به فردا می‌بری

چند مال مردمان را بی‌محابا می‌بری

صامت بروجردی