گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵۷

 

گرچه آن سرو روان در همه جا می باشد

نیست ممکن که توان یافت کجا می باشد

خلق را داروی بیهوشی حیرت برده است

ورنه او با همه کس در همه جا می باشد

نیست ممکن که ز من دور توانی گردید

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵۸

 

کی دل سالک سرگشته بجا می باشد؟

حرکت لازمه قبله نما می باشد

دیده عالمی از خواب، دم صبح گشود

نفس صافدلان عقده گشا می باشد

هر غمی هست به انجام رسد در دو سه روز

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵۹

 

ظاهر و باطن مردان به صفا می باشد

پشت این آینه ها روی نما می باشد

خودنمایی نبود شیوه روشن گهران

چون زره جوهرشان زیر قبا می باشد

می فتد زود ز چشم آنچه مکرر گردد

[...]

صائب تبریزی