×
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴
بی خود شدم از زلف دو تا کام گرفتم
در دام تو افتادم و آرام گرفتم
مرغان چمن را به دهم مهر نهادم
رفتم به گلستان و تو را نام گرفتم
تا چشم تو را سوی چراغم نظر افتد
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴
بر در میخانه تا مقام گرفتم
از فلک سفله انتقام گرفتم
خدمت مینا علی الصباح رسیدم
ساغر صهبا علی الدوام گرفتم
در ره ساقی به انکسار فتادم
[...]
شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰ - آوازۀ عاشقی
تا بوسه از آن لعل دلآرام گرفتم
جانم به لبم آمد و، آرام گرفتم
منعم مکن از دیدن قد و رخ و چشمش
من انس به سرو و گل و بادام، گرفتم
ساقی! بر من قصهٔ جمشید چه خوانی
[...]