×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹۵
این چه رفتارست کای شمشاد قامت میکنی
عالمی برهم زدی وه وه قیامت میکنی
بیگنه کردی چو مرغم بسمل و با این همه
بر سر پا بازم از بهر غرامت میکنی
در غم یوسف نه آخر دیده هم یعقوب باخت
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۰
این چه بیداد است ای شمشاد قامت میکنی
در شکرخندی نهان شور قیامت میکنی
جام بیمهریت بادا سرنگون زاهد چو چرخ
بادهنوشان محبت را ملامت میکنی
در چنین فصلی که بوی گل به دامان هواست
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » مخمسات » شمارهٔ ۳
غیر را با رغم من سرمست جامت میکنی
بر سرم هر لحظه تیغ بینیامت میکنی
شور و غوغای قیامت از قیامت میکنی
صلصل و دراج را اکنون غلامت میکنی