گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۱

 

سحر شد و دم تأثیر ناله می‌گذرد

تو خفته ای به کمین و غزاله می‌گذرد

ز چیست این همه تعجیل عمر، حیرانم

که تند و تلخ چو دور پیاله می‌گذرد

به رخصت تو که خواهم به آب می شستن

[...]

سلیم تهرانی