گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

زان می که باغ را رخ او در پیاله ریخت

چون گرد سرمه، داغ ز دامان لاله ریخت

پیچیده است بس که ازان زلف تابدار

بر خاک مشک سوده ز ناف غزاله ریخت

در محفلی که بود درو ساقی آفتاب

[...]

۷ بیت
سلیم تهرانی