×
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۱
منم که نقش توأم هرگز از خیال نرفت
دو چشم بختم از آن چهره و جمال نرفت
ز جان ملول شدم در فراق یار و هنوز
نگار مهوش من از سر ملال نرفت
به جان رسید مرا دل ز دست هجرانش
[...]
۶ بیت