گنجور

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸۵ - به آن که گشته نهان در جوال نتوان گفت

 

به یار شرح دل پرملال نتوان گفت

نگفته بهتر، امر محال نتوان گفت

خیال یکشبهٔ هجر تا به دامن حشر:

اگر شود همه‌روزه وصال نتوان گفت

به سان نقش خیال از تصورات خیال

[...]

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۲۱

 

ز حال طره آشفته‌اش مگو سخنی

کزین مقوله به آشفته حال، نتوان گفت

عارف قزوینی