گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۲

 

دیده ندیده هرگز نقش خیال غیرش

در خلوت دل ما نبود مجال غیرش

ما را چو التفاتی بر حال خود نباشد

کی التفات باشد ما را به حال غیرش

نوشیم دُرد دردش شادی روی رندان

[...]

شاه نعمت‌الله ولی