گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹

 

ز می برآمده، آن رنگ آل تا چکند

حضور عیش و غرور جمال تا چکند

گره فگنده بر ابرو و کج نهاده کلاه

هزار عربده دارد خیال تا چکند

لبش بخنده ی جان بخش صد قیامت کرد

[...]

بابافغانی