گنجور

عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۲۴

 

ای دل به سخن مثل محال است تُرا

سبحان اللّه! این چه کمال است تُرا

چون بر تو حرام است سخن گفتن ازانک

این نیست سخن سِحرِ حلال است تُرا

عطار
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

از کسب کمال اگر ملال است ترا

کسبی که کنی کمال حال است ترا

آموختن کمال کسبی که تراست

دریاب که آن کسب کمال است ترا

اهلی شیرازی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰

 

خون ما گر سبب چهره آل است ترا

در قدح ریز که چون شیر حلال است ترا

بر مدار از سر ما سایه که چون مهر بلند

سایه چون کم شود، آغاز زوال است ترا

خاک در دیده آیینه خودبینی زن

[...]

صائب تبریزی