گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

 

بیهوده چه نشینید اگر مرد مصافید

خیزید همی گرد در دوست طوافید

از جانب خود هر دو جهان هیچ مجویید

جز جانب معشوق اگر صوفی صافید

چون مایه همی در پی یک سود بدادید

[...]

سنایی