گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱

 

منم که بهر دل اسباب داغ می دزدم

نسیم گلشن غم در دماغ می دزدم

دمی که بر نفس اهل درد می جوشم

هزار شعله از دود چراغ می دزدم

ز بهر آن که چکانم به کام تشنه لبان

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰۶

 

منم که از جگر لاله داغ می دزدم

فروغ از گهر شب چراغ می دزدم

به نیم جنبش ابرو خموش می گردم

به یک نسیم نفس چون چراغ می دزدم

اگر به مجلس می صد حدیث تلخ رود

[...]

صائب تبریزی