گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۴

 

می سنگ اگر زند به ایاغم شگفت نیست

گر بوی گل خورد به دماغم شگفت نیست

سودای زلف ریشه به مغزم دوانده است

خون مشک اگر شود به دماغم شگفت نیست

پروانه داغ گرمی هنگامه من است

[...]

صائب تبریزی