گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۳

 

تو که از شعاع شمعش بدرون چراغ داری

زفروغ شمع انجم همه شب فراغ داری

تو که پر گلست باغت زهوای لاله رویان

چه سر تفرج گل چه هوای باغ داری

چه زنی چو سرو آزاد تو لاف سربلندی

[...]

آشفتهٔ شیرازی