گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۳

 

سرم از داغ سودا، باغ زاغان

دلم درهم چو کار بی دماغان

خورم می از سفالین ساغر خود

به طاق ابروی زرین ایاغان

مپرس از ما که گمنامان عشقیم

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

به جوش از جوش گل، بلبل دماغان

چو پروانه به شب های چراغان

سلیم تهرانی