گنجور

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

شمسی‌که ازو در همه آفاق شعاع است

در دولت او هرکه نصیرست شجاع است

امیر معزی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

گر تیغ تو خواهد سر و جان هم چه نزاع است

جان پیش تو چون خاک بود سر چه متاع است

چون پای تو بوسم به وداع از سر حسرت

کآتش ز لبم شعله‌زنان وقت وداع است

منگر به حقارت دل ما را که ز مهرت

[...]

اهلی شیرازی