گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۶

 

ای گلبن نابسوده او باش هنوز

وی رنگ تو نامیخته نقاش هنوز

بوی تو نکردست صبا فاش هنوز

تا بر تو وزد باد صبا باش هنوز

سنایی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۵

 

آن بت که نکرده ام غمش فاش هنوز

چون دید مرا بسته غمهاش هنوز

خندید و بطعنه گفت ای ابن یمین

عشق تو پرو بال زند فاش هنوز

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶

 

در جهان قصّه حسن تو نشد فاش هنوز

تو دل خلق جهان صید کنی باش هنوز

هیچ دل سوخته کام دل شوریده نیافت

زان عقیق لب دُر پوش گهرپاش هنوز

باش تا نقش ترا سجده کند لعبت چین

[...]

خواجوی کرمانی