گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

با دشمن اگر میل تو پنداشته بودیم

ای دوست دل از مهر تو برداشته بودیم

دردا که نبودش بجز از کینه ثمر هیچ

تخمی که ز مهر تو به دل کاشته بودیم

ز آن پیش که آزاد شود سرو تهی دست

[...]

فرخی یزدی