گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

کثرت افزود، وحدت ار کاست ترا

جرم از سیه و سفید اشیاست ترا

گادن بینی ولی معطل دارد

این طرفه سیاه دانه و ماست ترا

یغمای جندقی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

تا پریشان به رخ آن زلف سمن ساست ترا

جمع اسباب پریشانی دلهاست ترا

دست بردی به رخ از شرم حریفان دانند

که تو موسائی و عزم ید بیضاست ترا

چون در آئی بسخن زنده کنی عظم رمیم

[...]

حاجب شیرازی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

ای قوی پنجه که بازوی تواناست ترا

دست گیر از ضعفا پای چو برجاست ترا

کن مهیا ز وفا خواستهٔ محرومان

ای که ناخواسته هرچیز مهیاست ترا

جرعهٔی هم بحریفان تهی کاسه ببخش

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

ای قوی پنجه که بازوی تواناست ترا

دست گیر از ضعفا پای چو برخاست ترا

کن مهیا ز وفا خواستهٔ محرومان

ای که ناخواسته هر چیز مهیاست ترا

جرعهٔی هم بحریفان تهی کاسه ببخش

[...]

صغیر اصفهانی