گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۷

 

نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ایم

شکر از یاران همین ما خودشناس افتاده ایم

خامهٔ ما در ره سیل حوادث گشته راست

ما چرا بیهوده در فکر اساس افتاده ایم

پای در بحر سماع ننهاده برگردیده ایم

[...]

سعیدا