گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲۰

 

جانا ره بدخویی ناساز مگیر

خشمی که مبادت از سر ناز مگیر

من خاک توام که باد دارم در دست

چون خاک توام پای ز من باز مگیر

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۴

 

ای دوست بیکباره ره ناز مگیر

هر لحظه بهانه یی نو آغاز مگیر

هر چند که مقصودی از آن حاصل نیست

پیغام دروغ هم ز من بازمگیر

کمال‌الدین اسماعیل
 

حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه

 

تو ز من لطف خویش باز مگیر

بر من از قصهٔ دراز مگیر

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰۸

 

رضای من طلب امشب، طریق ناز مگیر

مبند چشم عنایت نظر فراز مگیر

ز دل گزیده شدم، زلف را بدو مگذار

منم غریب، تو سگ را رسن دراز مگیر

اگر بگیرم زلفت، به سوی خویش مکش

[...]

امیرخسرو دهلوی