گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۴

 

آمد آن عیسی نفس کز عشوه و نازم کشد

زنده ام سازد به مهر و از جفا بازم کشد

روز وصل آمد ولی ترسم که در روز چنین

طالع ناسازگار و بخت ناسازم کشد

گو: بدارم بر کش و بر بستر هجرم مکش

[...]

اهلی شیرازی