گنجور

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

لبیک دهد بخت چو آواز دهی

تکبیرکند چو رزم را ساز دهی

آن‌را که به‌دست خویش بگماز دهی

اقبال گذشته را بدو باز دهی

امیر معزی
 

عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۷

 

سهل است اگر کار مرا ساز دهی

گاهم بنوازی و گه آواز دهی

چون عاشق دل شکسته را دل بردی

چه کم شود ازتو گر دلش باز دهی

عطار
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹۲

 

هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی

یا شبی مجلس انست به کرم ساز دهی

بنوازی دل مسکین مرا از شب وصل

در پس پرده زارم چو خود آواز دهی

شمع را نیست زبانی که بگوید آن روز

[...]

جهان ملک خاتون
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

هنگامه ی ناز، تا بکی ساز دهی؟!

بر اهل نیاز، جلوه ی ناز دهی؟!

گیری بفسون، گر ندهد کس بتو دل

ور دل دهدت، خون کنی و باز دهی!

آذر بیگدلی