گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۲

 

دل در آن زلف کمندانداز خود را جمع کرد

کبک من در چنگل شهباز خود را جمع کرد

از قفس بال و پر ما را گشادی گر نشد

اینقدر شد کز پی پرواز خود را جمع کرد

بوی گل شد زیر چندین پرده رسوای جهان

[...]

صائب تبریزی