گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

بستیم دل در آن سر زلف دراز باز

گشتیم صید آن صنم دلنواز باز

مرغی که بود بلبل بستانسرای شوق

همچو تذرو گشت گرفتار باز باز

با ما اساس عربده و کین نهاده است

[...]

خواجوی کرمانی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۹

 

مرغ جانم می کند پرواز باز

تا به برج خود رسد شهباز باز

جان بده گر وصل جانان بایدت

عاشقانه سر به پاش انداز باز

بگذر از نقش خیال غیر او

[...]

شاه نعمت‌الله ولی