گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵

 

هَزاران همچو بلبل هر بهاری می‌شود پیدا

نواسنجی چو من در روزگاری می‌شود پیدا

گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم

که صد دریای آتش از شراری می‌شود پیدا

تو از سوز جگر پیمانه‌ای چون لاله پیدا کن

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳

 

پس از ما تیره‌روزان روزگاری می‌شود پیدا

قفای هر خزان، آخر بهاری می‌شود پیدا

مکش ای طور با افسرده‌حالان گردن دعوی

که در خاکستر ما هم شراری می‌شود پیدا

سرت گردم، دل آشفته ما را چه می‌کاوی؟

[...]

حزین لاهیجی