×
رهی معیری » غزلها - جلد سوم » داغ محرومی
ساختم با آتش دل لالهزاری شد مرا
سوختم خار تعلق نوبهاری شد مرا
سینه را چون گل زدم چاک اول از بیطاقتی
آخر از زندان تن راه فراری شد مرا
نیکخویی پیشه کن تا از بدی ایمن شوی
[...]
۹ بیت