گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳

 

روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد

دردمندان فراموش کرده را میدار یاد

بی‌تکلف خوش طبیب مشفقی کز درد تو

مردم و هرگز نکردی از من بیمار یاد

گردد از قحط طراوت چون گلت بی‌آب و رنگ

[...]

محتشم کاشانی