گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۸

 

زحیرت عاشق از نظاره اغیار گل چیند

که بلبل مست چون شد از در و دیوار گل چیند

به سیر باغ و بستان احتیاجی نیست عاشق را

که هم از کار خود فرهاد شیرین کار گل چیند

تماشای رخش در دستها نگذاشت گیرایی

[...]

صائب تبریزی