گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۸

 

امشب زمی چو مجلس دلدار گرم شد

بازار گل فروشی رخسار گرم شد

جان را ز فیض عشق تعلق بود به جسم

چندان بتافت مهر که دیوار گرم شد

بر من از این باده مپیما می نگاه

[...]

جویای تبریزی