گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۹

 

تنها غم خود گفتن با یار چه خوب آید؟

از گاز بر آن لبها آزار چه خوب آید؟

جانان چو دهد فرمان در کشتن مشتاقان

پیش نظرش رفتن بر دار چه خوب آید؟

می سوزم و می گردم گرد سر شمع خود

[...]

امیرخسرو دهلوی