گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵

 

دلم صد پاره و نقش تو در هر پاره‌ای دارم

ز چاک سینه در هر پاره‌ای نظاره‌ای دارم

فلک صد بار اگر در آب و خاکم تخم غم کارد

برآیم خوش به او من هم دل خود کاره‌ای دارم

جواب نامه کز جانان رسید این بود مضمونش

[...]

بابافغانی