×
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸
ز مهر روی تو هر شب کنم نظاره صبح
نهم سرشک فشان چشم بر ستاره صبح
زند به صدق چو من دم ز مهر خورشیدی
وگرنه چیست گریبان پاره پاره صبح
سواد طره شبرنگ گرد عارض تو
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۲
تا بر لب تو افتاد چشم ستاره صبح
شد آب از خجالت قند دوباره صبح
از سرمه دل شب روشن شود چراغش
هر کس ز خواب خیزد پیش از ستاره صبح
تا آتشین نکرده است از آفتاب پستان
[...]