گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۶

 

دو دیده در ره آن مه که کی سواره در آید

کجا بطالع من هرگز این ستاره بر آید

اگر براه امیدش هزار سال نشینم

هزار ساله مرادم بیک نظاره بر آید

وگرچه در دل من دوزخی است زآتش عشق

[...]

اهلی شیرازی