گنجور

سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۱۳ - حکایت

 

کسی گفت حجاج خون‌خواره‌ای است

دلش همچو سنگ سیه پاره‌ای است

سعدی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۳۲

 

آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است

حیرانیم بهار بهشت نظاره ای است

دیوانه دلی که به صحرا دویده باز

هر اختری چو دانه زنجیر پاره ای است

اسیر شهرستانی
 

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

هر داغ دل ز پرتو حسنت ستاره‌ای است

هر ذره‌ای ز مهر رخت ماه‌پاره‌ای است

تا آب داده تیغ تو گلزار دهر را

هر گل در این چمن جگر پاره‌پاره‌ای است

روشن چو از تو نیست چراغ دلم چرا

[...]

قصاب کاشانی