×
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴
هرگز به جهان چیزی جز یار نمیماند
جز عمر ولی آن هم بسیار نمیماند
گر جلوه دهد خود را در چارسوی خوبی
حسن رخ یوسف را بازار نمیماند
گر دل طلبد کامی ایّام نمیبخشد
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲
ای گل به کس این خوبی بسیار نمیماند
دایم گل رعنایی بر بار نمیماند
مگذار که نا اهلان چینند گل رویت
کز نار چو گل چینند جز خار نمیماند
می گرچه کمست امشب گر یار شود ساقی
[...]