گنجور

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۲۶

 

هرگز صبا ز زلف تو یک تار نشکند

تا قدر چین و قیمت تاتار نشکند

جز در مثال بردن خطی ز عارضت

نقاش عشق را سر پرگار نشکند

دعوی خوبی تو چو باطل نشد به خط

[...]

ظهیر فاریابی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۳

 

تا چین زلف بر رخ دلدار نشکند

بازار حسن و رونق تاتار نشکند

گر یار بشکند دل ما را هزار بار

دانم بدین قدر که دل یار نشکند

ما را مباد توبه ز مستی و عاشقی

[...]

امیرخسرو دهلوی