گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۷

 

چشمت گهی از غمزه هشیار نخواهد شد

وین دل ز خراش او بی خار نخواهد شد

گر تیغ زنی بر تن، ور نیش زنی بر جان

ناگاه رود جانش، بیمار نخواهد شد

عشقت ز پی کشتن مردانه به کار آمد

[...]

امیرخسرو دهلوی