گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۴۹

 

اگر به بیخبری یار می توانی شد

ز هرچه هست خبردار می توانی شد

ز تندخویی خو خار بی گلی ورنه

زخلق خوش گل بی خار می توانی شد

اگر به خامشی از گفتگو پناه بری

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۷

 

اگر غبار ره یار می توانی شد

چو صبح مطلع انوار می توانی شد

به رنگ مردمک از ترک خویشتن بینی

چراغ خلوت دیدار می توانی شد

اگر غبار ره جستجو توانی گشت

[...]

جویای تبریزی