گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴

 

نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس

هوای او همه دارند من ندارم و بس

اگر چه ماه و شان زیر چرخ بسیارند

میانه همه آن مهوش است یارم و بس

ز قد و خال و خط و چهره نیست گریه من

[...]

فضولی