×
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۶
نگار سرو قد گلعذار من آمد
قرار جان و دل بیقرار من آمد
مرا ز طعنه خلق و ز جور دور فلک
چه غم کنون که بت غمگسار من آمد
مهی که از بر من رفته بود چندی وقت
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷
کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد
شکار دوست بت آدمی شکار من آمد
جهان دل و جان میرود به باد که دیگر
جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد
چو افتاب که از ابر ناگهان بدر آید
[...]