گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹۴

 

ز من که عاشق و مستم صلاح کار مجوی

خزانست در چمن عاشقان، بهار مجوی

دلم به صحبت مستان و شاهدان خو کرد

نشان تقوی ازین رند دردخوار مجوی

چو من ز خون دل سوخته سیه رویم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

گر دل داری بدست جز یار مجوی

ورنه بجز از رضای دلدار مجوی

چون دل بکسی دهی ز جان هم بگذر

چون یار بجستی دگر اغیار مجوی

نشاط اصفهانی