گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۷

 

ای دل خسته برو بر در آن یار مترس

ور چو خاک رهت آن دوست کند خوار مترس

کارت ارچه چو سر زلف بتان آشفتست

بار بر دل منه ای خسته ازین کار مترس

تو که جویای گل خوش نفس خوش بویی

[...]

جهان ملک خاتون