گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

یار باریک میان تا ز کنارم برخاست

رستخیز از دل بی صبر و قرارم برخاست

چند گریم که ز طوفان دو چشمم هر دم

موج خوناب دل از بحر کنارم برخاست

واعظی بر سر منبر ز قیامت می گفت

[...]

حکیم نزاری