گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۹

 

شب نیست که خون نبارم از چشم

زآنگه که برفت یارم از چشم

خونی که بخوردم از غمش دی

امروز چرا نبارم از چشم

از گریه برفت چشمم از کار

[...]

سیف فرغانی