×
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱۹
بلبلا مشعوف عشق گل مشو
یاد کن از شدت خار فراق
زانکه بندد بار گل در پنج روز
سالی افتد بر دلت بار فراق
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۸
ز بسکه سینه خراش است زخم خار فراق
هنوز با می وصلیم در خمار فراق
ز ما مبر که ببوی تو ای غزاله چین
ز ملک وصل فتادیم در دیار فراق
ز روزگار بنالند خلق و این طرفه
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۸
بار در بزم وصال تو شب تار فراق
چون ندارم چه کنم گر نکشم بار فراق؟
چاره ی درد گر از شربت وصلش نکند
غیر مردن چه بود چاره ی بیمار فراق؟
از گل وصل رسد نکهت دیگر به مشام
[...]