گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۲

 

چو ترک چشم تو خونخوار شد آهسته آهسته

دلم خون دیده‌ام خونبار شد آهسته آهسته

تجلی کرد تا شمع رخت در سینه تنگم

چو سینا مهبط انوار شد آهسته آهسته

بشارت بر به شیراز مصر امشب پیر کنعان را

[...]

آشفتهٔ شیرازی